مهرومهرو، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

روزانه های یک مادر

آبان....آبان نازنین

  پاییز...پاییز زیبا وافسونگر وآبان.... بهاری در پاییز..   آبان ماه خاطره هاست.خاطره های شیرین وجاودانه .تقویم روی دیوار آشپزخانه که برگهایش روز به روز خط میخوردوهر خط خوردگی ما را بهم نزدیکتر میکرد.ماه انتظار کم طاقتی وشمارش معکوس برای در آغوش کشیدن دخترم...... مهروی نازنینم برای ما تا همیشه آبان را یگانه وجاودان کردی.                                                                        دوستت داریم.      نورچشمم مهروی  نازنینم  یازده ماه از روزی که به آغوش ما اومدی گذشت.حالا همه جای خونه عطر ترو داره وهمه ی لحظه هامون با تو معنا میگیره.وآغوش ما بی تاب قامت عروسکی توست.حالا زندگیمان رنگ چشمه...
11 دی 1389

یک سالگی مهروی نازنینم

نازنین دخترم مهروی ما یکساله شد.     یک سال از چهارنفره شدن خانواده ی کوچک ما گذشت.ما در کنار مهرو لحظه های تلخ وشیرینی را پشت سر گذاشتیم اما فقط حسهای شیرینش را در خاطر ثبت میکنیم. خدایا سپاس که مهروی گلم را به ما مثل یک معجزه هدیه کردی خدایا سپاس که مهرو وخواهرکش را در پناه خودت حفظ میکنی. خدایا کمک کن تا من وهمسرم بتوانیم  از امانتهای ارزشمندی که به ما عطا کردی به درستی محافظت کنیم وپدرومادر شایسته ای برایشان باشیم. دخترم اولین تولدت مبارک.امیدوارم صدوبیستمین تولدت را جشن بگیری.   دخترک مهربانم دخترک قدرشناسم دخترک شیرینم دوستت دارم مینی موس کوچولوی ما تولدت مبارک.زود میام واز جشنی که برات گرفتیم مینویسم وعکسهای تول...
11 دی 1389

دخترک 13 ماهه ی ما

بعد از یک غیبت طولانی با یه عالمه حرف و خاطره ودرد دل اومدم.با اینکه دلم میخواد خاطرات مهروی نازم رو ثبت کنم اما اصلا فرصت نمیکنم وهمش با تاخیر مینویسم.اینم یک پست تیتر وار از آذر ماه ما ومهرو اولین تولد بالاخره ما چهارشنبه ۲۶آبان اولین تولد دخملی رو جشن گرفتیم.هرچند همه چیز مطابق برنامه ام پیش نرفت اما   شب خوبی رو گذروندیم و به مهرو هم خوش گذشت. تولد دسته جمعی ۲۷آبان من ومهرو وماهور در تولد گروهی نی نی های آبان در هپی هاوس شرکت کردیم ویک شب قشنگ رو گذروندیم.برای این مراسم سانای عزیز مامان ویانا خوشگلم زحمت زیادی کشید که همینجا ازش تشکر میکنم.  یه تشکر ویژه هم برای مامان مهتاب کوچولو که زحمت درست کردن عکس یادگا...
11 دی 1389

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

مهروی گلم دومین یلدا وآغاز دومین فصل زمستان مبارک. ا میدوارم صدتا از این یلداها رو با سلامتی ودلخوشی سپری کنی و همیشه با گرمای وجودت وبا حرارت عشق زمستانهای سردت داغ داغ باشد.زمستون واسه ما قشنگه آخه با خودش ماهور رو هم برای ما آورده بله...ماهور ومن هم متولد زمستونیم. مهرو در شب یلدا   اما مهروی خوشگل ما... دخترک یک سال ویک ماه ویک هفته ویک روزه ی من روزهایش با شیطنت وکنجکاوی میگذره.بلندی رو خیلی دوست داره واز همه چیز بالا میره .عکسهای خودش رونشون میده ومیگه "نی نی"به بچه ها علاقه داره وهرجا بچه ای میبینه دنبالش میره وبا صدای قشنگش میگه "نی نی".اسباب بازی مورد علا قه اش اونیه که با چکش توپ ها رو داخل سوراخ میندازه ....
11 دی 1389

دخترک 13 ماهه ی ما

بعد از یک غیبت طولانی با یه عالمه حرف و خاطره ودرد دل اومدم.با اینکه دلم میخواد خاطرات مهروی نازم رو ثبت کنم اما اصلا فرصت نمیکنم وهمش با تاخیر مینویسم.اینم یک پست تیتر وار از آذر ماه ما ومهرو اولین تولد بالاخره ما چهارشنبه ۲۶آبان اولین تولد دخملی رو جشن گرفتیم.هرچند همه چیز مطابق برنامه ام پیش نرفت اما   شب خوبی رو گذروندیم و به مهرو هم خوش گذشت. تولد دسته جمعی ۲۷آبان من ومهرو وماهور در تولد گروهی نی نی های آبان در هپی هاوس شرکت کردیم ویک شب قشنگ رو گذروندیم.برای این مراسم سانای عزیز مامان ویانا خوشگلم زحمت زیادی کشید که همینجا ازش تشکر میکنم.  یه تشکر ویژه هم برای مامان مهتاب کوچولو که زحمت درست کردن عکس یادگا...
11 دی 1389

یک سالگی مهروی نازنینم

نازنین دخترم مهروی ما یکساله شد.     یک سال از چهارنفره شدن خانواده ی کوچک ما گذشت.ما در کنار مهرو لحظه های تلخ وشیرینی را پشت سر گذاشتیم اما فقط حسهای شیرینش را در خاطر ثبت میکنیم. خدایا سپاس که مهروی گلم را به ما مثل یک معجزه هدیه کردی خدایا سپاس که مهرو وخواهرکش را در پناه خودت حفظ میکنی. خدایا کمک کن تا من وهمسرم بتوانیم  از امانتهای ارزشمندی که به ما عطا کردی به درستی محافظت کنیم وپدرومادر شایسته ای برایشان باشیم. دخترم اولین تولدت مبارک.امیدوارم صدوبیستمین تولدت را جشن بگیری.   دخترک مهربانم دخترک قدرشناسم دخترک شیرینم دوستت دارم مینی موس کوچولوی ما تولدت مبارک.زود میام واز جشنی که برات گرفتیم مینویسم وعکسهای تول...
11 دی 1389